مجنون نشد ارام پذیر از رخ لیلی
دردیست جدایی که به درمان نرسیده ست
نظیری نیشابوری
باغ را از رخنه ی دیوار میبینم مباد
باغبان تا در گشاید موسم گل بگذرد
دانش مشهدی
@@@@@
نمیگویم به وصل خویش شادم گاه گاهی کن
بلاگردان چشمت کن مرا گاهی نگاهی کن
امیر خسرو دهلوی
@@@@@@
هرکسی را سر چیزی و تمنای کسیست
ما بغیر از تو نداریم تمنای دگر
سعدی
@@@@@
خوش آمدی ز کجا میرسی؟ بیا بنشین
بیا که میدهمت بر دو دیده جا، بنشین
سلمان ساوجی
@@@
ز بزمِ دوش نه اورا خیال رفتن بود
بهانه جویی او بهر رفتن من بود
واقفی مشهدی
@@@
غم نا امیدی من مگر آن نفس بدانی
که برون روی ز باغی و گلی نچیده باشی
بابا فغانی شیرازی
@@@@
التفاتش هست امشب گه به غیر و گه به من
ساعتی صد بار باید مرد و بااید زنده شد
واله اصفهانی
@@@@
درخواب چراغ تا سحردستم بود
درخواب کلید هرچه در، دستم بود
زیباترازآن خواب ندیدم خوابی
بیدارشدم،دست تودردستم بود
برچسب : نویسنده : jafarkhorashadia بازدید : 161