شعر صبح

ساخت وبلاگ

صبح است و صبا مشک فشان می‌گذرد

دریاب که از کوی فلان می‌گذرد

برخیز چه خسبی که جهان می‌گذرد

بوئی بستان که کاروان می‌گذرد

            

بیدار شو ای دل که جهان می‌گذرد

وین مایه‌ی عمر رایگان میگذرد

در منزل تن مخسب و غافل منشین

کز منزل عمر کاروان میگذرد

خورشید که در خانه بقا می نکند

می‌گردد جابجا و جا می نکند

آن نرو بجز قصد هوا می‌نکند

می‌گوید کاصل ما خطا می نکند

روزیکه مرا عشق تو دیوانه کند

دیوانگی کنم که دیو آن نکند

حکم مژه تو آن کند با دل من

کز نوک قلم خواجه‌ی دیوان نکندرباعیات حضرت مولوی

موضوعات مرتبط: شعر صبح

[ یکشنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۶ ] [ 8:40 ] [ جعفر خراشادی ]

[ ]

آموزشی خراشادی زاده جعفر ...
ما را در سایت آموزشی خراشادی زاده جعفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jafarkhorashadia بازدید : 160 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 22:36